این روزها عمده اخبار سیاسی حول محور مذاکرات برجام شکل گرفته که به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر روی بازار تأثیر می گذارد و عملا موجب شده است که نرخ ارز تحت تأثیر این اخبار  به عنوان محرک اصلی بازار تبدیل شود. از عوامل دیگر که این روزها بازار را تحت تأثیر قرار می دهد شایعه افزایش نرخ بهره است که می تواند تأثیر منفی داشته باشد و البته در سمت مقابل عزم جدی دولت برای اخذ مالیات از بازارهای رقیب قراردارد که می تواند به عامل مثبتی برای رشد بازار تبدیل شود. از سوی دیگر صدای مخالفت بسیاری با قیمت گذاری دستوری  به گوش می رسد و از سوی دیگر گلایه هایی از عدم نظارت بر قیمت ها و افزایش آنها را شاهد هستیم و علیرغم این که همه معتقد به حذف قیمت گذاری دستوری هستند این موضوع محل مناقشه ای برای سیاستگذاران تبدیل شده است و نهایتا بازار نمی داند که کدام طرف پیروز خواهد شد. موضوع آزادی مشروط واردات خودروی خارجی نیز یکی از اخباری است که باید اثر آنرا بر بازار خودرو و احیانا سهم های مرتبط طی هفته های آینده مشاهده نمود. خبر افزایش تقدینگی به حدود ۴۰۰۰ هزار میلیارد تومان، ادامه کسری بودجه و افزایش پایه پولی نیز از مهمترین اخبار اقتصادی تأثیر گذار بر بازار بوده است که نهایتا منجر به تورم انتظاری بیشتری خواهد شد و شاید بازار منتظر افزایش نرخ ها تحت تأثیر این عوامل باشد و در نیمه دوم سال خود را آماده جهشی از جنس تورم نماید.
در یک جمع بندی باید گفت که بازار فعلا باتوجه به نیروهای متضاد در وضعیت نوسانی بسر می برد و به نظر می رسد در مهرماه نیز با رسیدن اخبار جدید و تصمیمات اقتصادی بویژه در حوزه پولی و تعیین رئیس کل بانک مرکزی این تنش بین نیروهای مثبت و منفی ادامه داشته باشد. اینک بازار در محدوده ای قرار گرفته که نیاز به یک شوک خبری مثبت دارد که بتواند تحت تأثیر عوامل بنیادی از جمله عملکرد خوب شرکتها در گزارشهای شش ماهه مسیر صعودی را در پیش بگیرد. علیرغم اینکه معتقدیم عقلانیت بیشتری نسبت به سال گذشته بر بازار حاکم است اما نمی توان منکر تردیدهای پیش رو بود که به نظر می رسد با روشن تر شدن فضای سیاست خارجی و اقتصاد طی هفته های آینده ابهامات کمتر و بازار بتواند از محدوده ای که در حال حاضر درگیر آنست رهایی یابد.